مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب
در این مقاله به بررسی ابعاد مطابه گری از نظر اسلام، مطالبه گری در نهج البلاغه و از دیدگاه امام علی علیه سلام و مطالبه گری در کلام مقام معظم رهبری می پردازیم.
مطالبه گری چیست؟
مطالبه داشتن و ابراز و پیگیری آن مطالبه گری نامیده میشود. مطالبه گری به دنبال کمال و آرمانگرایی است. مطالبه گر میتواند به هر طیف یا گروه یا هر حزب و جریانی باشد. مطالبه گری چیست و چه اهدافی دارد؟
هدف مطالبه گری
هدف مطالبه گری رسیدن به جامعه آرمانگرا و قانونمنداست که مهمترین ویژگی در جامعه و حکومت منطبق بر اسلام است که همه افراد در آن جامعه دارای حقوق و جایگاهی یکسان میباشند. طبق قانون موجود در اکثر کشورها و کشور اسلامی ما مطالبه گری از مسئولین و افراد با جایگاههای مختلف، منعی در آن وجود ندارد. بلکه واجب شرعی و حکم الله است (امربهمعروف و نهی از منکر) همچنین اکثر مسئولین بلندپایه آن را تائید و رهبری جمهوری اسلامی ایران نیز بارها آن را تأکید نمودهاند.
از جنبهای دیگر اگر به معنای لغوی مطالبهگری برگردیم و تعریف آن را به معنای طلب، درخواست و خواستن حق بپذیریم نیز در احادیث مختلف بر آن پافشاری و تأکید شده است و از الزامات حکمرانی اسلامی، مردمسالاری دینی و مشارکت مردمی به شمار میآید. در ادامه به جزییات مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب می پردازیم.
مطالبه گری در نهج البلاغه در کلام امیرالمؤمنین (ع)
حضرت علی(ع) در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه فرمایشی دارند که دقیقاْ میتوان از آن لزوم مطالبهگری به معنای طلب حق و تبعات غفلت از آن را برداشت کرد. امیرمؤمنان میفرمایند: «مردم از اینکه حقّ بزرگى فراموش مى شود، یا باطل خطرناکى در جامعه رواج مى یابد، احساس نگرانى نمى کنند، پس در آن زمان نیکان خوار، و بدان قدرتمند مى شوند، و کیفر الهى بر بندگان بزرگ و دردناک خواهد بود، پس بر شماست که یکدیگر را نصیحت کنید، و نیکو همکارى نمایید. درست است که هیچ کس نمى تواند حق اطاعت خداوندى را چنانکه باید بگذارد، هرچند در به دست آوردن رضاى خدا حریص باشد، و در کار بندگى تلاش فراوان نماید، لکن باید بمقدار توان، حقوق الهى را رعایت کند که یکى از واجبات الهى، یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن، و برپاداشتن حق، و یارى دادن به یکدیگر است .
هیچ کس هر چند قدر او در حق بزرگ، و ارزش او در دین بیشتر باشد، بى نیاز نیست که او را در انجام حق یارى رسانند، و هیچ کس گرچه مردم او را خوار شمارند، و در دیدهها بى ارزش باشد، کوچک تر از آن نیست که کسى را در انجام حق یارى کند یا دیگرى به یارى او برخیزد.»
همچنین از کلمات حضرت امیر(ع) در این خطبه میتوان برداشت کرد که مطالبهگری نه فقط حق مردم بلکه تکلیفی بر گردن آنهاست؛ حضرت در همین که ذکر آن گذشت آنگاه که به حقوق والی بر مردم و حقوق مردم بر والی سخن میگوید بهصراحت از مردم میخواهد با او مانند حاکمان جور برخورد نکنند و همواره حق را بر زبان بیاورند. شهید مطهری(ره) در شرح این خطبه میفرمایند: «لا تُکَلِّمُونی بِما تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبابِرَه مبادا آن اصطلاحاتی را که در مقابل جبّاران به کار میبرید که خودتان را کوچک و ذلیل و خاک پا میکنید و او را بالا میبرید و به عرش میرسانید، برای من به کار ببرید.
مبادا با من اینگونه حرف بزنید! با من همانطور که با دیگران حرف میزنید، صحبت کنید. وَلا تَتَحَفَّظوا مِنّی بِما یُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ اَهْلِ الْبادِرَه و اگر دیدید احیاناً من عصبانی و ناراحت شدم، حرف تندی زدم، خودتان را نبازید، مردانه انتقاد خودتان را به من بگویید، از من حریم نگیرید. وَلا تُخالِطونی بِالْمُصانَعَهِ با باری به هر جهت، هر چه شما بفرمایید صحیح است، هر کاری که شما میکنید درست است (این را میگویند مصانعه و سازش) با من رفتار نکنید. هرگز با من به شکل سازشکارها معاشرت نکنید.
وَلا تَظُنُّوا بِیَ اسْتِثْقالاً فی حَقٍّ قیلَ لی گمان نکنید که اگر حقّی را در مقابل من بگویید، یعنی اگر علیه من کلمهای بگویید که حق است، بر من سنگین خواهد آمد. بهحق از من انتقاد کنید، ابداً بر من سنگین و دشوار نخواهد بود، با کمال خوشرویی از شما میپذیرم. وَلاَ الِتماسَ اِعْظامٍ لِنَفْسی ای کسانی که من حاکم و خلیفهتان هستم و شما رعیّت من هستید، خیال نکنید که من از شما این خواهش را دارم که از من تمجید و تعظیم کنید، از من تملّق بگویید، مرا ستایش کنید، ابداً.
مشخص شدن الگوهای مثبت و منفی مطالبه گری از زبان امام علی(ع)
در نهج البلاغه میبینیم که آن حضرت گذشتگان را نقد میکنند که می توان از دل این نقدها اصول و شاخصه هایی را استخراج کرد. ایشان فقط گذشتگان راه نقد نمی کنند بلکه سیره نبوی را نیز تبیین میکنند. ایشان حتی گفتار و رفتار خودشان را نیز تبیین کرده اند. حضرت با این نقدها و تبیین ها می خواستند که الگوهای مثبت و منفی را مشخص کنند. در جاهایی می بینیم که حضرت موعظه می کند یعنی صرفا بیان مطالب نیست بلکه از سر دلسوزی حرفهایی می زنند تا افرادی را که تازه فساد دامنگیرشان شده است با موعظه مورد نقد قرار دهند.
تبیین جایگاه حق و عدالت و جایگاه فساد و باطل
امام علی علیه السلام در مقام نظر از شیوههای مختلف و متعددی استفاده میکردند تا جایگاه حق و عدالت و جایگاه فساد و باطل را تبیین کنند. و اینگونه است که آن حضرت جریان مطالبه گری را در جامعه ایجاد میکنند. ما هم به اندازه خودمان می توانیم از مسئولینی که در جامعه قدرت و اختیاراتی دارند مطالبه گری کنیم. جالب است که میبینیم اطرافیان رئیس جمهور و حلقه اول اطرافیان غالبشان پرونده های قضایی دارند. حال مطالبه این است که چگونه این اتفاقات رخ داده است؟
امام علی علیه السلام در دوران حکومت خود به شدت بر مسئله خودکنترلی و نیز مسئله حفظ بیت المال تاکید داشتند. آن حضرت نسبت به اینکه افرادی که در حکومت مسئولیتی دارند و نباید از جایگاه خود سوء استفاده کنند به شدت حساسیت نشان می دادند.حتی به فرزندان و برادرش .در بحث خود کنترلی نوع ارتباط انسان با خداوند متعال مطرح است . در عهدنامه مالک اشتر امام علی علیه السلام می فرماید ای مالک اینگونه نباشد که بگویی چون من رئیس هستم باید همه به حرفهای من گوش بدهند و همه مطیع فرمان های من باشند. آن حضرت مالک را از خشم و غضب خداوند می هراسانند.
بعد یک قاعده کلی را ذکر میکند: فَاِنَّهُ مَنِ اسْتَثْقَلَ الْحَقَّ اَنْ یُقالَ لَهُ اَوِ الْعَدْلَ اَنْ یُعْرَضَ عَلَیْهِ کانَ الْعَمَلُ بِهِما اَثْقَلَ عَلَیْه یعنی آن آدمی که وقتی حق را به او میگویی دشوارش میآید و ناراحت میشود که چرا حق را گفتی، عمل کردن حق برای او سختتر است.»
لذا با توجه به اشاره مختصری که به برخی از روایات شد میتوان نتیجه گرفت که از دو جنبه مطالبهگری در معارف مربوط به ساخت جامعه، جایگاه والایی دارد و از ضرورت عملی یک مسلمان در جامعه اسلامی است. جنبه نخست آن ذیل امر به معروف و نهی از منکر تعریف خواهد شد و جنبه دیگر بهعنوان وجهی از مردمسالاری دینی و اساس مشارکت مردم در برپایی دولتی دینی و جامعهای اسلامی است.
مطالبهگری، پیش برنده آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی
امامین انقلاب اسلامی نیز به تبعیت از اسلام ناب محمدی(ص) و با رعایت اصل مطالبه گری از دیدگاه اسلام، هیچگاه خواستار خانهنشینی مردم نبودند و با این تفکر که پس از پیروزی انقلاب از سوی عدهای از روشنفکران طرح شد مقابله کردهاند. حضرت امام خمینی(ره) آنگاه که بازرگان در روزهای نخست پیروزی انقلاب گفت: «خیلی ممنون از مردم که انقلاب کردند و روحانیت که این انقلاب را رهبری کردند؛ حالا مردم به خانه بروند و روحانیت به مسجد و دموکراتها حکومت کنند.» ظرف 24 ساعت فرمودند که مردم و روحانیت باید در صحنه باشند و اگر صحنه را ترک کنند، همان بلایی بر سر انقلاب میآید که بر سر مشروطه آمد.
حضرت آیت الله خامنهای نیز همواره مردم و به خصوص جوانان را به مطالبهگری و طلب حق سفارش کردهاند. مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) به صراحتاً خطاب به آحاد جوانان مؤمن انقلابی دستور دادهاند: «لشکر جوانان مؤمن و انقلابی باید وارد میدان مطالبه دائم و هوشیارانه آرمانها و کمک به تحقق اهداف انقلاب شود.» معظم له مکرراً در دیدارهای مختلف تأکید فرمودهاند که نباید گذاشت پرچم مطالبهگری بر زمین ماند. بهعنوان مثال ایشان در 28/2/1399 در دیدار تلویزیونی با جمعی از دانشجویان میفرمایند: «پرچم آرمانخواهی و مطالبهگری را زمین نگذارید.
این بسیار چیز باارزشی است؛ این مطالبهگری را از دست ندهید، این آرمانخواهی را از دست [ندهید]. اینها آرمانخواهی است؛ ممکن است بعضی از این چیزهایی که شما مطالبه میکنید عملی نباشد که واقع قضیّه هم همین است؛ یعنی وقتی انسان وارد عمل شد مشکلات کار میدانی برای او بیشتر آشکار میشود، معلوم میشود که همهی آن چیزهایی که میخواستیم، یا نمیتوانسته عملی بشود یا نمیتوانسته به این زودی عملی بشود؛ لکن خودِ این آرمانخواهی باارزش است؛ برای اینکه اگر آرمانخواهی وجود نداشته باشد راه را گم میکنیم؛ این آرمانخواهی موجب میشود که ما راه را گم نکنیم و وسط راه، کج و راست و به چپ و راست حرکت نکنیم. این آرمانخواهی را داشته باشید؛ این آرمانهای مهم را: عدالت، استقلال، رفع فساد، در نهایت تمدّن اسلامی. آرمان اصلی و واقعی و نهایی، ایجاد تمدّن اسلامی است؛ اینها را از دست ندهید و اینها را مطالبه کنید و بخواهید روی آن فکر کنید؛ البتّه مطالبهگری بایستی با شکلهای منطقی باشد.»
مقام معظم رهبری نهتنها خود همیشه مشوق جریانات مطالبهگری بودهاند بلکه وظیفه همگان میدانند که روحیه مطالبهگری در جوانان را گسترش دهند. معظم له در تاریخ 17/7/1386 طی دیدار با دانشجویان نخبه و نفرات برتر کنکور و فعالان تشکلهای سیاسی فرهنگی دانشگاهها میفرمایند: «همهی همت ما باید این باشد که این روحیهی مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمینههای گوناگون را در نسل جوان کشورمان – بخصوص جوان علمی – گسترش بدهیم.
اگر این شد، ممکن است به همهی آن مطالبات نتوان پاسخ داد – کما اینکه در کوتاهمدت همینجور هم هست؛ به همهی مطالبات در کوتاهمدت یقیناً نمیشود پاسخ داد؛ ظرفیتها محدود است – لیکن یقیناً آیندهی خوب و یک افق روشن با چنین مطالباتی جلوی چشم است. جوان باید مطالبه کند، باید احساس کند که این مطالبه سودمند است، ثمربخش است؛ و تشویق بشود بر این مطالبه و باید احساس کند که او فقط مسئولیتش طرح سؤال و پرتاب کردن یک شعار نیست، که بگوید خوب، ما کار خودمان را کردیم؛ نه، پیگیری کردن، مطالعه کردن، دربارهی مسئله اندیشیدن، آن را پخته کردن، راهِ کارِ اجرائی را برای آن جستجو کردن، برای طرحش با مراکز دستاندرکار و مجری تلاش کردن و فعالیت کردن و بالاخره خود وارد میدان کار شدن، اینها جزء وظایف و تکالیف جوان ماست که این را هم بایستی جوان ما درک کند؛ در کنار آن مطالبه و طلبگاری و مدعا داشتن که عرض کردیم.»
گستردگی مطالبه گری در ابعاد مختلف جامعه
مطالبه «مطالبهگری» در گفتمان امام خامنهای(حفظه الله) تنها به مردم و جوانان محدود نمیشود و ایشان از دستگاههای نظارتی نیز به کرات خواستهاند نسبت به دستگاههای اجرایی مطالبهگر باشند. برای مثال ایشان طی دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 30/6/1396 میفرمایند: «مجلس خبرگان باید با تشکیل یک هیئت اندیشهورز، میزان پیشرفتها یا پسرفتها را در مسیر حرکت به سمت اهداف انقلاب، ارزیابی، و بر اساس آن از دستگاههای مسئول، مطالبه کند. پالایش کشور و فرهنگ آن از آمیختگی با فرهنگ منحط غرب، اقتدار اقتصادی و قدرت خرید مردم، عدالت، مبارزه با فقر، تقسیم صحیح ثروت، حراست از روحیهی انقلابی و تدین مردم از نمونههایی است که مجلس خبرگان وظیفهی مطالبهگری آن را دارد.»
حضرت آیت الله خامنهای(حفظه الله) همچنین تلاش داشتهاند از انحرافات در مطالبهگری جلوگیری کرده و با تعیین ریل صحیح و تعیین چارچوب مطالبه گری از دیدگاه اسلام، مطالبهگری را به بهترین و ایدهآلترین حالت خود نزدیک سازند. ایشان در تاریخ 28/2/1399 میفرمایند: «پرچم مطالبهگری را اگر شما در دست داشته باشید، خوب است؛ [امّا] اگر شما این پرچم را زمین گذاشتید، کسانی ممکن است این پرچم را بردارند که هدفشان رفع مشکلات مردم نیست؛ [بلکه] هدفشان معارضه و مبارزهی با اسلام و با جمهوری اسلامی و با نظام اسلامی است؛ این را نگذارید؛ یعنی این باید اتّفاق نیفتد… به هر حال همیشه کسانی هستند که از شعارهای خوب و شعارهای درست بخواهند سوء استفاده کنند؛ شما اگر چنانچه این شعارها را رها کنید ممکن است آنها بگیرند.»
مطالبه گری در کلام رهبری
پرچم آرمانخواهی و مطالبهگری را زمین نگذارید
این پرچم آرمانخواهی و مطالبهگری را زمین نگذارید… این [مطالبه گری] بسیار چیز باارزشی است؛ این مطالبهگری را از دست ندهید، این آرمانخواهی را از دست [ندهید]. اینها آرمانخواهی است؛ ممکن است بعضی از این چیزهایی که شما مطالبه میکنید عملی نباشد که واقع قضیّه هم همین است؛ یعنی وقتی انسان وارد عمل شد مشکلات کار میدانی برای او بیشتر آشکار میشود، معلوم میشود که همهی آن چیزهایی که میخواستیم، یا نمیتوانسته عملی بشود یا نمیتوانسته به این زودی عملی بشود؛ لکن خودِ این آرمانخواهی باارزش است؛ برای اینکه اگر آرمانخواهی وجود نداشته باشد راه را گم میکنیم؛ این آرمانخواهی موجب میشود که ما راه را گم نکنیم و وسط راه، کج و راست و به چپ و راست حرکت نکنیم. این آرمانخواهی را داشته باشید؛ این آرمانهای مهم را: عدالت، استقلال، رفع فساد، در نهایت تمدّن اسلامی. آرمان اصلی و واقعی و نهایی، ایجاد تمدّن اسلامی است؛ اینها را از دست ندهید و اینها را مطالبه کنید و بخواهید روی آن فکر کنید؛ البتّه مطالبهگری بایستی با شکلهای منطقی باشد. ۱۳۹۹/۰۲/۲۸
تقویت گفتمانهای اصلی انقلاب اسلامی
گفتمان عدالت، اقتصاد دانشبنیان، پیشرفت ایرانی اسلامی، شتاب در یافتههای علمی؛ اینها گفتمانهای اصلی است؛ این گفتمانها را تقویت کنید. گفتمان اقتصاد مقاومتی خیلی گفتمان مهمی است… من همیشه گفتهام که این سلسلهمراتب عمل، از بالا تا پایین یک سلسلهمراتب انسانی است؛ همهی انسانها مغز دارند، دل دارند، اراده دارند، عزم دارند؛ در این سلسلهمراتبِ پنج شش واسطهای، [اگر] یکیشان نخواهد انجام بدهد کار انجام نمیگیرد. مثل یک سیم برق نیست که اگرچنانچه شما اینجا دکمه را زدی، صد چراغ روشن بشود؛ نه، این سیمهای وسط همهشان دارای ارادهاند، دارای عزمند؛ انسانها هستند. باید نظارت بشود، باید کنترل بشود، باید دنبالگیری بشود، باید رصد بشود، باید مطالبهی دائمی بشود و شماها میتوانید در این زمینه نقش ایفا کنید… این پیشرفت اسلامی ایرانی میتواند به عنوان یک گفتمان، به عنوان یک خواست عمومی مطرح بشود. شتاب در یافتههای علمی از همین قبیل است. ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
مطالبهگریها منطقی و بدونِ مخرجِ مشترک با دشمن
طبیعت دانشجو مطالبهگری است؛ مطالبهگری کنید و از مسئولان بخواهید که کار جدّی بکنند؛ یکی از کارهایی که شماها میتوانید بکنید این است؛ شما برحذر بدارید مسئولان را از کارهای نمایشی؛ از آنها بخواهید کارهای جدّی و واقعی انجام بدهند؛ این یکی از مطالبات درست و بهجای دانشجویان است که میتوانند این را بخواهند… البتّه هیچ لزومی هم ندارد که برخورد تند و تیز بکنید! بعضیها خیال میکنند که راه تذکّر دادن این است که تند و تیز وارد بشوند، انتقاد کنند، دعوا کنند، سر و صدا کنند؛ نه، هیچ لزومی ندارد… میتوان منطقی و هوشمندانه و کاملاً جدّی وارد میدان مطالبهگری شد و مطالبهگری کرد… در مطالبهگریها ــ که من به شما توصیهی مطالبهگری میکنم ــ مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبهی بحقّ شما سوء استفاده کند؛ هم در صورتبندی مسئله، هم در راه حلّی که ارائه میدهید، سعی کنید با دشمن وجه مشترک و مانند اینها پیدا نکنید؛ مخرج مشترک پیدا نکنید با دشمن؛ [چون] او هم موضوعات را مطرح میکند دیگر، او هم مشکلات را مطرح میکند، هم صورت مسئله را او مطرح میکند، هم بهاصطلاح علاج را و نتیجهگیری را مطرح میکند. شما صورت مسئلهتان هم با او باید فرق داشته باشد، نتیجهگیریتان هم با او باید بکلّی فرق داشته باشد، چون او دشمن است دیگر. ۱۴۰۱/۰۲/۰۶
همراهی مطالبهگری با ارائه راهحلهای خوب
مطالبهگری فقط انتقاد نیست، مطالبهگری فقط اعتراض نیست، اگر چه در آن، اعتراض هم وجود دارد. انتقاد در کنار پیشنهاد… مجموعهی جوانی که این سخن را میشنوند و در این عرصهها فعّال هستند توجّه کنند اینکه ما صرفاً انتقاد کنیم، صرفاً اعتراض کنیم، این کار را پیش نمیبرد، این مطلقاً فایدهی جدّی و ماندگاری ندارد؛ حالا ممکن است یک فواید کوچکی اوّل کار داشته باشد؛ آنچه فایده دارد عبارت است از پیشنهاد. ببینید در اسلام هم نهی از منکر با امر به معروف همراه است، نهی از منکر همان اعتراض است، امر به معروف یعنی پیشنهاد، ارائهی راه حل، ارائهی کاری که باید انجام بگیرد و میتواند انجام بگیرد؛ اینها با هم هستند؛ بنابراین مطالبهگری را حتماً با ارائهی راه حل و دادن راه حلهای خوب و قابل قبول همراه کنید. ۱۳۹۹/۰۲/۲۸
لینک کوتاه: https://fesadsetiz.ir/00ug