چهار شان اصلی مناطق آزاد
بسمه تعالی
چهار شان اصلی مناطق آزاد
برای مناطق آزاد میتوان چهار شان تعریف کرد:
اولا در حوزه تاسیس و سیاستگذاری یعنی وقتی میخواهیم منطقه آزاد را تاسیس کنیم، ثانیا در حوزه مدیریت، ثالثا در حوزه توسعه زیرساخت و رابعا در حوزه ارائه مشوقها.
وقتی این چهار برنامه را ما بتوانیم در یک راستا جهت دهی کنیم، منطقه آزاد، منطقه موفقی خواهد بود. اگر امروز مناطق آزاد ما در این وضعیت قرار دارند به خاطر این است که اولا در مرحله تاسیس منطقه آزاد با یک نگاه کارشناسی و با یک نگاه ملی تاسیس نشدهاند. در حوزه مدیریت و حکمرانی یک حکمرانی یکپارچه و متمرکز بر این مناطق جاری و ساری نبوده و در حوزه توسعه زیرساخت در یک شرایط سیاستگذاری درستی قرار نگرفتهاند.
درست عمل نکردن در توسعه زیرساخت ها
یعنی توسعه زیرساخت در منطقه آزاد را گرهزدهایم به واردات از منطقه آزاد؛ بعد میگوییم که منطقه آزاد چرا شده است جایگاه واردات؟ درآمد منطقه برای توسعه زیرساخت چیست؟ زمین فروشی و امتیاز واردات؛ امتیازش این است که میتواند زمینش را بفروشد و توسعه زیرساخت دهد.
سالی 40 میلیارد واردات در سرزمین اصلی داریم. منطقه آزاد اجازه دارد وارد کننده ها را برای 4 میلیارد که دولت اجازهاش را داده قانع کند و 15 درصد سود واردات دریافت کند و با آن زیرساختهای خود را توسعه دهد.
وقتی توسعه را به واردات گرهزدهایم؛ چرا میگوییم که شده است دروازه واردات؟ ما به آن منطقه سرمایه دادیم؟ برایش زیرساخت ایجاد کردیم؟ نه. حالا مدیر منطقه آزاد که باید تمرکزش را بگذارد بر بسترهای تسهیلگری تولید، باید برود تمام وقت خودش را بر این بگذارد که با این شرکتهای وارد کننده هماهنگ کند و از درآمد تعرفهای کشور بکاهد و با تخفیف دادن به وارد کننده سودی به دست آورد.
به گفته یکی از معاونین اقتصادی درآمدی 17 هزار میلیاردی را تبدیل کرده ایم به 4 همت. 13 همت از درآمد کشور به دلیل بخشش این تخفیف به مناطق آزاد از دست رفته است.
نباید پول به سمت دلالان برود
در توسعه زیرساخت ما به درستی عمل نکردهایم. عملا توسعه زیر ساخت را مبتنی بر رانتهایی کردهایم که به منطقه آزاد دادهایم. رانتهایی که مخرب بوده. مشوق هایی به منطقه آزاد دادهایم که در تضاد با هدف خودش است. منطقه آزاد را برای صادرات ایجاد کردهایم نباید درآمد آن را ببریم به سمت واردات.
در ارائه مشوق هم همین است. یعنی ما باید بدانیم که در منطقه آزاد چه کار کنیم. مزیت یک منطقه اگر در فلان کالا باشد دیگر نباید به تولید کنندگان کالاهای دیگر معافیت داده شود. حالا یک سرمایهدار بخواهد وارد منطقه آزاد شود اگر بخواهد در ملک و زمین درآمد بیشتر خواهد داشت یا تولید؟ وقتی دلال را با تولید کننده یکی کنیم پول به سمت دلالی میرود.
اگر این چهار نظام در یک راستا حرکت کنند، منطقه آزاد درست کار میکند و حتی اگر به هدف نرسد درست حرکت کرده است. در کشور ما مسیر اشتباه طی شده است و الآن تازه باید برگردیم و در این فرآیندهای بروکراتیک سخت تازه بخواهیم اصلاح کنیم. اصلا ساده نیست.
چند ظرفیت برای ایجاد زیرساخت وجود دارد. ما اولا باید به یک مدل مطلوب توسعه زیر ساخت دست یابیم. مدل توسعه چیست؟ یک مفهوم ایجاد زیرساخت داریم و یک مفهوم توسعه زیرساخت.
ایجاد زیر ساخت وظیفه حاکمیت
ایجاد زیر ساخت وظیفه حاکمیت است. آب و برق و گاز و ریل و جاده و فرودگاه و زمین و … به عهده سیاستگذار است اما در توسعه زیر ساخت شما باز هم یک اولویت بندی داری. به عنوان مثال میدانیم که یک بخش خصوصی در کشور کارکردش در توسعه زیر ساخت است. میتواند ریل بزند فرودگاه بزند اسکله بزند بندر بزند وخدمات بندری بدهد اینجا باید با روش های مختلف PPP اجازه دهیم که سرمایه گذاری داخلی کشور ما و خارجی بیاید در توسعه زیرساخت ما به ما کمک کند یعنی اولا من وظیفه خود را انجام میدهم و زیر ساختهای اولیه را ایجاد میکنم.
سپس پی میبرم که به چه زیرساختی نیاز دارم و سپس از ظرفیت بخش خصوصی استفاده میکنم و به او میسپارم و برای مثال اجازه بهره برداری 10 ساله را به او میدهم. سازمان مناطق آزاد باید امکان واگذاری بهره برداری زیرساختها را داشته باشد. ما استفاده از بخش خصوصی را به مناطق آزاد سپردهایم اما پیشزمینههای قانونیاش را برایش تعیین نکردهایم و این میشود که با تغییر مدیر پروژه افزایش زیرساخت متوقف میشود.
نیاز به داشتن زیر ساخت های مهم
وقتی ما بدانیم که توسعه این مناطق آزاد از طریق بندر است میدانیم که باید بخش خصوصی برای ما امکانات بندر را فراهم کند. ما متاسفانه نتوانستیم آنچه میخواهیم را از بخش خصوصی دریافت کنیم. چرا؟ چون باید بررسی میکردیم چه زیرساختی نیاز داشتهایم و برای این زیر ساخت چه مقدار سرمایه گذاری نیاز است و بازگشت سرمایه چقدر است؛ که این امر محقق نشده است.
پس اول نقش حاکمیت باید مشخص شود. یعنی حاکمیت اگر فهمید که اینجا باید منطقه آزاد تاسیس کند و توسعه کسب و کار دهد مبتنی بر ریل، وزارت راه را باید ملزم کند که توسعه ریلی بدهد. باید سازمان بنادر را ملزم کند که توسعه بندر بدهد و در ادامه باید از بخش خصوصی انتخاب کند و امتیازات لازم را به بخش خصوصی بدهد.
اولویت اول در 4 شان مناطق آزاد با تاسیس است. مشخص شدن طرح توسعه کسب و کار است. ما اولا فعلا باید جلوی تاسیس مناطق آزاد جدید را بگیریم.
پس اولویت با طرح توسعه کسب و کار است و جایگاهش در برنامه هفتم توسعه است. باید در برنامه هفتم توسعه قید شود که دبیر خانه مناطق آزاد قبل از ایجاد هر منطقه طرح توسعه کسب و کار را آماده کند و در شواری عالی تصویب کند. بعد از تصویب و ابلاغ به مدیر عامل منطقه آزاد شروع به کار کند. چرا که طرح توسعه کسب و کار است که به ما میگوید چه مشوقی دهیم و کدام زیر ساخت را ایجاد کنیم.
سبحان تحویلیان
لینک کوتاه: https://fesadsetiz.ir/hh7b