نیمی از مشکلات اقتصادی کشور ریشه در مباحث فرهنگی دارد
نود و دومین نشست علمی – تخصصی مرکز آینده پژوهی سازمان برنامه و بودجه با سخنرانی حسن بنیانیان، عضو ستاد اجرایی نقشه مهندسی فرهنگی کشور، مشاور و دستیار فرهنگی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، معاون سابق فرهنگی، آموزشی و پژوهشی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشوربامشارکت فعالجامعه علمی، پژوهشی، دانشگاهی، اندیشگاهی، صاحبنظران، مدیران و کارشناسان دستگاههای اجرایی ملی و استانی به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمد شفیعی مدیرکل آموزش و ترویج مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری، ضمن گرامیداشت فرارسیدن ایام دفاع مقدس، گفت: توجه به فرهنگ و بایستههای فرهنگی مورد توجه بزرگان کشور بوده است لذا برگزاری این نشست را باید مورد توجه دقیق قرار داد. دستیابی به توسعه پایدار نیازمند توسعه فرهنگی است و در خصوص اهمیت فرهنگ بیان داشتند، فرهنگ دو جنبه اصلی دارد: نخست جایگاهی که فرهنگ در هویت و موجودیت جامعه دارد و دیگری نقشی که فرهنگ در پیشرفت و توسعه جوامع ایفا میکند.
حسن بنیانیان عضو ستاد اجرایی نقشه مهندسی فرهنگی کشور در ابتدای این نشست هدف از ارائه خود را تقویت بن مایههای اجرایی سازمان برنامه و بودجه در پرتو اقدامات فرهنگی دانست و گفت: پس از 40 سال کار فرهنگی اجرایی به این نتیجه رسیدهام که کارشناسان سازمان برنامه و بودجه کارشان عامل رشدشان است چرا که بهترین صاحبنظران هر دستگاهی در مواجهه با کارشناس سازمان برنامه بهترین دیدگاه خود را ارائه میدهند لذا برخورد فرهنگی این کارشناسان میتواند در شکلگیری فرهنگ عمومی در دستگاهها نقش ایفا کند.
وی در پاسخ به اینکه چرا باید سازمان برنامه به مقوله فرهنگ توجه کند، گفت: متاسفانه در کشور به قیمت توسعه پزشکی بهترین استعدادهای خود را در عرصه علوم تجربی بسیج کردهایم و در بخشهای دیگر با فقر نیروی انسانی با استعداد مواجه شدهایم. لذا کارشناسان و مدیران ما باید برای اظهار نظر در عرصههای گوناگون بتوانند نگاه جامع و کلاننگر به کلیت نیازهای کشور داشته باشند.
وی با بیان چند مثال در خصوص مشکلات یکجانبهنگری در میان مسئولین، گفت: عنصری که در موقعیت تصمیمگیری و مسئولیت قرار میگیرد حتما باید فهم همه جانبهای از مسائل داشته باشد و یا اگر این امکان را ندارد باید با استفاده از مشاورین امین تصمیم درست را در زمان مناسب بگیرد.
بنیانیان یکی از دلایل عدم توجه به مقوله فرهنگ را عدم فهم صحیح از فرهنگ دانست و گفت: معمولا فرهنگ را با ابزارهای فرهنگی در ذهنمان اشتباه میگیریم. لذا در این خصوص باید جاریسازی باورها و ارزشها و الگوهای رفتاری متکی بر یک منبع متعالی همواره باید مورد توجه قرار گیرد.
این مسئول فرهنگی با بیان اینکه فرهنگ روح و کالبد هر جامعه است ادامه داد: فرهنگ به یک معنا میتواند موتور و پیشران توسعه باشد. کارشناسی که صرفا به مسائل خرد و اقتصادی توجه کند و نتواند نگاه کلنگر داشته باشد دچار خطا در تصمیم میشود. کارشناسی میتواند در خدمت توسعه کشور باشد که بتواند تحلیل کلان داشته باشد و به صورت فعال مشکلگشای توسعه کشور باشد.
وی در خصوص تعریف فرهنگ، گفت: پس از بحثهای طولانی به این نکته رسیدند که فرهنگ، نظام وارهای از باورها مفروضات اساسی ارزشها، آداب و الگوهای رفتاری ریشهدار و دیرپا، نمادها و مصنوعات که ادراکات، رفتار و مناسبات جامعه را جهت و شکل میدهد است.
این محقق حوزه فرهنگ در واکاوی نگاه خود به ریشه مشکلات گفت: اینکه عدهای مشکل ریشهای کشور را در ساختارها میدانند و یا عدهای دیگر در فرهنگ نیروی انسانی. به نظر من هر دو به تنهایی غلط است. لذا بر این باورم که باید هر قسمت را به صورت جداگانه بررسی کرد اینکه فرهنگ و ساختار چگونه بر روی یکدیگر تاثیر میگذارند. باید مورد توجه قرار گیرد و بر حسب کلیت جامعه و هر سازمان اینگونه بحثها را پی گرفت.
وی ادامه داد: دفتر فرهنگ و گردشگری سازمان باید در میان همه مدیران بخشی ساری و جاری شود. اصل هدف انقلاب اسلامی ارتقای فرهنگ است. حفظ فرهنگ عامل حفظ نظام و انقلاب اسلامی است. مشکلات ریشهای اقتصاد کشور بیش از 50 درصد متاثر از فرهنگ است. لذا در برنامه هفتم توسعه باید برای این مهم فکری عاجل کرد. لذا بر این باورم که اگر نفت نداشتیم فرهنگ کار و تلاش در بین مدیران بیشتر مورد توجه قرار میگرفت.
بنیانیان با بیان اینکه ارتقای فرهنگ عامل پیشرفت جامعه است افزود: همچنین باید مراقب بحث جهانی شدن و تهاجم فرهنگی باشیم. با توجه به اینکه دین نمیتواند از سیاست جدا باشد. چرا که دین به معنای باورها است و این باورها همیشه و در همه جا در زندگی فردی و اجتماعی سیاستمداران جریان دارد. بحث جدائی دین از سیاست یک بحث سیاسی و غیرعلمی است که مرتبا تکرار میشود.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ افزود: در برنامه هفتم باید به اعتلای فرهنگ عمومی، تقویت رسانه و تقویت نهاد خانواده توجه ویژه شود. باید بتوانیم عوامل کم توجهی به فرهنگ را مدیریت کنیم لذا از یک سو دچار غیبت نگاه عالمانه به فرهنگ و از سوی دیگر دچار تولید انبوه قانون هستیم. در نقطه مقابل باید به سمت نقطه تعادل در سازمان ها حرکت کنیم و به صورت منطقی از قانونگذاری و تربیت و فرهنگسازی بهره ببریم با این وجود تربیت و فرهنگسازی در کشور ما به شدت لاغر شده است.
وی خاطر نشان کرد: باید به سمتی برویم که مردم به صورت خودجوش به قانون عمل کنند. به عنوان مثال ما برای بحث حجاب باید از خانوداده، مدرسه و تلویزیون شروع کنیم و اگر قانونی نوشتیم باید برای آن قانون هم فرهنگسازی کنیم. ما وقتی قانون نوشتیم نباید کار فرهنگی را فراموش کنیم.
بنیانیان گفت: فرهنگ نباید به تولید کالای فرهنگی تقلیل پیدا کند. اگر تصمیم را طوری اصلاح کنیم که ریشه در باور داشته باشد حفظ و نگهداری خواهد شد. این مدل از ساخت فرهنگی زمانبر است اما در صورت ظهور دیگر آسیبی نمی بیند. ما امروز نیازمند نهادسازی فرهنگی هستیم. نباید به فرهنگ نگاه بخشی داشته باشیم، باید بدانیم تمام مدیران دولتی به صورت آگاهانه و ناخودآگاه در شکلگیری فرهنگ عمومی نقش ایفا میکنند و باید این تاثیر ناخود آگاه، آگاهانه شود و دانش لازم را برای اصلاح این تاثیر گذاری پیدا کنند.