مناطق آزاد

علل نا کارآمدی مناطق آزاد

علل ناکار آمدی مناطق آزاد
در این بخش به برخی از دلایل عدم توفیق مناطق آزاد تجاری در ایران از منظر کارشناسان اقتصادی می پردازیم:
1.تضاد منافع میان پیشرفت مناطق آزاد و کاهش واردات
یکی از شاخص های مهم ارزیابی عملکرد مناطق آزاد، نسبت واردات به صادرات در این مناطق است. بررسی ها نشان می دهد تراز تجاری مناطق آزاد از ابتدای شکل گیری منفی بوده است که این امر به نوبه ی خود مغایر با تولید ملی و اقتصاد مقاومتی است. یکی از ریشه های اصلی این اتفاق، ذینفع بودن سازمان های مدیریت مناطق آزاد از افزایش واردات است و توسعه زیرساخت های مناطق آزاد منوط به درآمدهای هر منطقه شده که طبیعتا این سیاست موجب متمایل شدن مدیریت این مناطق به صدور بیشتر مجوزهای واردات شده است.
فروش زمین به متقاضیان یکی دیگر از منابع عمده کسب درآمد سازمان های مناطق آزاد است که موجب افزایش شدید قیمت زمین در این مناطق شده است. عمده این زمین ها نیز اغلب توسط سودجویانی خریداری می شود که صرفا هدف آنان کسب سود بیشتر از محل فروش مجدد آن زمین هاست. این شرایط همچنین موجب ترغیب سازمان های مدیریت این مناطق به خرید زمین های اطراف محدوده منطقه آزاد و فروش آن به قیمت بالا شده است. به همین دلیل شرایط لازم برای ایجاد واحدهای تولیدی در این مناطق فراهم نشده است.
یکی دیگر از منابع اصلی کسب درآمد سازمان های این مناطق، عواید حاصل از صدور مجوز ورودکالاهای همراه مسافر به سایر نقاط کشور است که عملا این مناطق را به سکوی واردات تبدیل کرده است. اگرچه طبق تبصره 2 ماده واحده لایحه مناطق آزاد مصوب کمیسیون اقتصادی مجلس واردات کالا به صورت مسافری ممنوع اعلام ممنوع اعلام شده است اما تجربه تاریخی ما در تصویب این بند در دهه های گذشته نشان می دهد که این امر خیلی قابلیت اجرا ندارد چرا که همچون گذشته با اعتراض افراد مبنی بر تبعیض مناطق روبرو خواهیم شد و حذف این بند بعد از مدتی محتمل است. در مقابل با توجه به مشوق ها و معافیت هایی که به کالاهای صادراتی اعطا شده، عملا انگیزه ای برای تسهیل و افزایش صادرات نگذاشته و اگر منطقه ای در صادرات عملکرد موفقی نداشته باشد، خللی در منابع آن ایجاد نخواهد شد.

2.جایابی اشتباه و وسعت زیاد مناطق آزاد
به طور کلی ریشه اصلی عملکرد ضعیف مناطق آزاد ایران در جذب سرمایه گذاری خارجی به کمبود زیرساخت های لازم در این مناطق برمی گردد. در کنار سیاست نادرست توسعه زیرساخت مناطق آزاد از محل درآمد های هر منطقه، وسعت زیاد و جایابی اشتباه این مناطق نیز دلایل مهمی برای فراهم نشدن زیرساخت ها و امکانات هستند.
ایجاد مناطق آزاد با تجهیز و تکمیل زیرساخت معنا پیدا می کند و منطقه ای که فاقد زیرساخت باشد، نباید از سوی دولت ها به عنوان منطقه آزاد معرفی گردد. مطالعه انجام گرفته درباره برخی مناطق آزاد در کشورهای مختلف نشان می دهد تأمین و تکمیل زیرساخت قبل از ایجاد مناطق آزاد یک اصل مهم است. در واقع ایجاد منطقه آزاد صرفا منوط به تجهیز و تکمیل زیرساخت است.
با این حال اغلب مناطق آزاد ایران در نقاط مرزی و غالبا محروم تأسیس شده و برخلاف منطق اصلی شکل گیری این مناطق در جهان، ایجاد زیرساخت و رفع محرومیت را به بعد از تأسیس منطقه آزاد محول کرده اند.
وسیع بودن مناطق آزاد در ایران باعث شده است برخی نقاط شهری و روستایی هم در محدوده این مناطق قرار گیرند که با توجه به تنفیذ اختیارات دستگاه های اجرایی شهری و روستایی به سازمان های مناطق آزاد، مشکلاتی را برای ساکنان به وجود آورده است. از طرف دیگر وجود این نقاط جمعیتی در محدوده مناطق آزاد موجب انحراف سازمان های منافق از اهداف اصلی خود و تمرکز این سازمان ها بر امور شهری و روستایی شده و این مناطق را درگیر خدمات شهرداری و صدور مجوزهای شهرسازی و ارائه خدمات به ساکنان کرده است. مناطق آزاد چین و کره جنوبی که دارای مساحت نسبتا زیادی هستند، در ابتدای تأسیس وسعت بسیار کمی داشته و به مرور زمان و با تکمیل زیرساخت ها و افزودن تجهیزات ضروری به وسعت کنونی رسیده اند. در حالی که مناطق آزاد ایران از ابتدا با وسعت زیاد شکل گرفته اند. همچنین انتخاب مناطق آزاد در مناطق عمدتا محروم جغرافیایی و ناتوانی دولت در تأمین نیازهای اولیه این مناطق، نه تنها این مناطق را به توسعه نرسانده بلکه مشکلات متعددی را برای ساکنان بومی نیز به وجود آورده است.

3.فقدان الگوی توانمندسازی و بهبود معیشت ساکنان بومی
یکی از استدلال های رایج که برای تأسیس مناطق آزاد مطرح می شود، بهبود معیشت و اقتصاد ساکنان آن مناطق است. در حالی که بررسی شاخص های مهم نشان می دهد معیشت ساکنان این مناطق غالبا بدتر از گذشته شده است.
با نگاهی به مناطق آزاد در کشور مشخص می شود که عمده فعالان اقتصادی این مناطق افراد غیربومی هستند و مردم منطقه عملا نقشی در اقتصاد آن ندارند و به کارگران شرکت هایی تبدیل شده اند که صاحبان آن ها بومی این مناطق نیستند. اعطای مجوز و امتیاز جهت واردات کالاهای لوکس، عدم تأمین زیرساخت قبل از تأسیس و بعد از تأسیس منطقه آزاد، ایجادنکردن موقعیت شغلی و رفاهی متوازن برای مناطق و از طرفی بالا رفتن هزینه های معیشی مردم از جمله مسکن به شکاف طبقاتی در این مناطق دامن زده و قشر کثیری از بومیان منطقه و روستاهای اطراف مناطق آزاد در وضعیت مناسبی به سر نمی برند.
فقدان الگویی مشخص برای بهبود معیشت ساکنان بومی مناطق آزاد موجب نادیده گرفته شدن شأن و منزلت این اقشار محروم شده و آن ها را از یک جامعه تولیدکننده به یک جامعه خدمتکار و زیردست تبدیل کرده است.

4.نداشتن مزیت ویژه برای جذب بخش تولید به مناطق آزاد
یکی از دلایل اصلی ناتوانی مناطق آزاد در جذب سرمایه گذاری و عدم هدایت آن به بخش تولید، علاوه بر عوامل گفته شده در فوق، نبود جذابیت و مزیت های ویژه برای شکل گیری واحدهای تولیدی در این مناطق نسبت به سایر نقاط کشور است. در واقع قوانینی که در سر زمین اصلی وحود دارد در مناطق آزاد نیز برقرار است و فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران با توجه به سهولت دسترسی و وجود زیر ساخت های بیشتر، مناطق آزاد را به عنوان مقصد فعالیت های خود انتخاب نمی کنند

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا